انتخاب تو پارت پنجم

برای خواندن به ادامه مطلب بروید
🤷🏻♂️انتخاب تو🤷🏻♂️
5️⃣پارت پنجم5️⃣
از زبان ساحره خودمون🦹🏻♀️(همون راوی بابا😅)
خب ماری🧙🏻♀️ گوشواره های مرینت را برداشت☹️💍
بعدش هم یک جادویی کرد که جادوی مرینت از بین رفت😨
از زبان خوشگل خانم😁(همون مرینت💖)
دوباره منو انداخت تو قفس🔗خودم را بیخیال نشان دادم ولی داشتم نقشه می کشیدم😏(مرینت💖: مرگانا گفتم آجا رو بیار-مرگانا🦹🏻♀️: زادرا و وارواتوس چی؟-مرینت🦹🏻♀️: آره بیار کرل یادت نره-مرگانا🦹🏻♀️: خب ، بریم سراغ داستان)
از زبان ماری🧙🏻♀️:
وای نه ملکه و پادشاه👑(آجا و کرل رو میگه)امروز قراره بیان اینجا ، خب خب😏 این دختره باید یکم کار کنه🧚🏻♀️
رفتم آوردمش🚶🏻♀️گفتم خانه را مرتب کنه اونم کرد🖖🏻
از زبان مرینت💖
نقشم گرفت حدس می زدم آجا و کرل بیان👑
یکم بعد من یواشکی لباس خودم را پوشیدم👘بعدش صدای زنگ در آمد🔔من سریع باز کردم و تعظیم کردم🧚🏻♀️
ماری🧙🏻♀️هم تعظیم کرد
آجا👸🏻: لازم نیست رسمی باشید ما برای کار دیگه ای اینجا آمده ایم
اینم از پارت بعد
نظر فراموش نشه
فعلا بای مینی هیرو