انتخاب تو پارت دوم

bunnix · 04:53 1399/11/12

برای خواندن به ادامه مطلب بروید

🤷🏻‍♂️انتخاب تو🤷🏻‍♂️
2️⃣پارت دوم2️⃣
از زبان جادوگر خانم😁(همون ماری🧙🏻‍♀️)
اون دختره مرینت💖را انداختم توی ماشین و بیهوشش کردم🙅🏻‍♀️بعدش به راننده ام گفتم منو ببره خانه ام توی پاریس🚨(ماری توی لندن زندگی میکنه😇)وقتی رسیدیم دختره🧍🏻‍♀️را بردم توی زندان مخصوصم انداختم که ضد جادو بود👽
از زبان مری نانازه😁(همون مرینت💖)
یهو بهوش آمدم دیدم توی یک قفسم🔗و اون ماری🧙🏻‍♀️هم جلوم ایستاده😒
ماری🧙🏻‍♀️: خب خب !😼خانم کوچولو بهوش آمد😈حالا یک روز اینجا می مانی🔗1️⃣تا برویم لندن و به عنوان خدمتکار👘برای من کار کنی🤏🏻
مرینت💖: هرگززززز😠تیکی ، خال ها روشن ، تیکی هرگززززز😠تیکی، تیکی کجایی؟🤔
ماری🧙🏻‍♀️: هاهاها😈تو دیگه قهرمان🦸🏻‍♀️نیستی و این زندان ضد جادوست😏
و رفت🚶🏻‍♀️
منم نشستم و گریه😭😭😭😭😭
دوباره اون ماری🧙🏻‍♀️آمد🚶🏻‍♀️
ماری🧙🏻‍♀️: اساسو…………
مرینت💖: باشه باشه🖐🏻
دوباره رفت🚶🏻‍♀️
منم نفهمیدم کی خوابم برد😴

 

 

اینم از پارت دوم

نظر فراموش نشه

فعلا بای مینی هیرو😎